فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 15
اي شاهد قدسي که کشد بند نقابت ، و اي مرغ بهشتي که دهد دانه و آبت خوابم بشد از ديده در اين فکر جگرسوز ، کاغوش که شد منزل آسايش و خوابت درويش نمي پرسي و ترسم که نباشد ، انديشه آمرزش و پرواي ثوابت راه دل عشاق زد آن چشم خماري ، پيداست از اين شيوه که مست است شرابت تيري که زدي بر دلم از غمزه خطا رفت ، تا باز چه انديشه کند راي صوابت هر ناله و فرياد که کردم نشنيدي ، پيداست نگارا که بلند است جنابت دور است سر آب از اين باديه هش دار ، تا غول بيابان نفريبد به سرابت تا در ره پيري به چه آيين روي اي دل ، باري به غلط صرف شد ايام شبابت اي قصر دل افروز که منزلگه انسي ، يا رب مکناد آفت ايام خرابت
حافظ نه غلاميست که از خواجه گريزد
،
صلحي کن و بازآ که خرابم ز عتابت
تعبیر:
گمان می بری به هدف خود نرسیده ای و دوستان تو را فریب داده اند اما با تأمل و اندیشه می توانی آینده ی خود را تغییر دهی و از مشکلات رها شوی. به خود امیدوار باش و اعتماد به نفس داشته باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 422
اي که با سلسله زلف دراز آمده اي ، فرصتت باد که ديوانه نواز آمده اي ساعتي ناز مفرما و بگردان عادت ، چون به پرسيدن ارباب نياز آمده اي پيش بالاي تو ميرم چه به صلح و چه به جنگ ، چون به هر حال برازنده ناز آمده اي آب و آتش به هم آميخته اي از لب لعل ، چشم بد دور که بس شعبده بازآمده اي آفرين بر دل نرم تو که از بهر ثواب ، کشته غمزه خود را به نماز آمده اي زهد من با تو چه سنجد که به يغماي دلم ، مست و آشفته به خلوتگه راز آمده اي
گفت حافظ دگرت خرقه شراب آلوده ست
،
مگر از مذهب اين طايفه بازآمده اي
تعبیر:
از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را داشته باش و چشم بصیرت داشته باش و سره را از ناسره تشخیص بده. همه ی عوامل برای اینکه به مقصود برسی فراهم است. شک و تردید را از خود دور کن و تصمیمی جدی بگیر.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 110
پيرانه سرم عشق جواني به سر افتاد ، وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد از راه نظر مرغ دلم گشت هواگير ، اي ديده نگه کن که به دام که درافتاد دردا که از آن آهوي مشکين سيه چشم ، چون نافه بسي خون دلم در جگر افتاد از رهگذر خاک سر کوي شما بود ، هر نافه که در دست نسيم سحر افتاد مژگان تو تا تيغ جهان گير برآورد ، بس کشته دل زنده که بر يک دگر افتاد بس تجربه کرديم در اين دير مکافات ، با دردکشان هر که درافتاد برافتاد گر جان بدهد سنگ سيه لعل نگردد ، با طينت اصلي چه کند بدگهر افتاد
حافظ که سر زلف بتان دست کشش بود
،
بس طرفه حريفيست کش اکنون به سر افتاد
تعبیر:
مسئولیتی که بر دوش گرفته اید بیش از اندازه ی توان و طاقت شماست. بهتر است که اعتدال در کارها را فراموش نکنید. در هر کاری صداقت را پیشه کن تا بتوانی به موفقیت دست پیدا کنی. با اطرافیان، با حیله و فریب رفتار نکن که این بسیار بد است و نتیجه ی منفی به دنبال دارد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 454
ز کوي يار مي آيد نسيم باد نوروزي ، از اين باد ار مدد خواهي چراغ دل برافروزي چو گل گر خرده اي داري خدا را صرف عشرت کن ، که قارون را غلط ها داد سوداي زراندوزي ز جام گل دگر بلبل چنان مست مي لعل است ، که زد بر چرخ فيروزه صفير تخت فيروزي به صحرا رو که از دامن غبار غم بيفشاني ، به گلزار آي کز بلبل غزل گفتن بياموزي چو امکان خلود اي دل در اين فيروزه ايوان نيست ، مجال عيش فرصت دان به فيروزي و بهروزي طريق کام بخشي چيست ترک کام خود کردن ، کلاه سروري آن است کز اين ترک بردوزي سخن در پرده مي گويم چو گل از غنچه بيرون آي ، که بيش از پنج روزي نيست حکم مير نوروزي ندانم نوحه قمري به طرف جويباران چيست ، مگر او نيز همچون من غمي دارد شبانروزي مي اي دارم چو جان صافي و صوفي مي کند عيبش ، خدايا هيچ عاقل را مبادا بخت بد روزي جدا شد يار شيرينت کنون تنها نشين اي شمع ، که حکم آسمان اين است اگر سازي و گر سوزي به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم ، بيا ساقي که جاهل را هنيتر مي رسد روزي مي اندر مجلس آصف به نوروز جلالي نوش ، که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزي نه حافظ مي کند تنها دعاي خواجه تورانشاه ، ز مدح آصفي خواهد جهان عيدي و نوروزي
جنابش پارسايان راست محراب دل و ديده
،
جبينش صبح خيزان راست روز فتح و فيروزي
تعبیر:
فکر دنیا و ظواهر و زیبایی آن را رها کن و خوش باش. غم و اندوه را دور بینداز و به آنچه داری قناعت کن. قناعت بزرگترین ثروت انسان است. اگر فعلاً دچار شکست و ناکامی شده ای ناراحت و ناامید نباش. روزگار فراز و نشیب بسیار دارد. پایان شب نا امیدی، صبح پیروزی است. فرصت ها را غنیمت بدان و از آن به نفع خود استفاده کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 482
اي دل به کوي عشق گذاري نمي کني ، اسباب جمع داري و کاري نمي کني چوگان حکم در کف و گويي نمي زني ، باز ظفر به دست و شکاري نمي کني اين خون که موج مي زند اندر جگر تو را ، در کار رنگ و بوي نگاري نمي کني مشکين از آن نشد دم خلقت که چون صبا ، بر خاک کوي دوست گذاري نمي کني ترسم کز اين چمن نبري آستين گل ، کز گلشنش تحمل خاري نمي کني در آستين جان تو صد نافه مدرج است ، وان را فداي طره ياري نمي کني ساغر لطيف و دلکش و مي افکني به خاک ، و انديشه از بلاي خماري نمي کني
حافظ برو که بندگي پادشاه وقت
،
گر جمله مي کنند تو باري نمي کني
تعبیر:
چرا مردد و دو دل هستی؟ کاری را که نیت کرده ای انجام بده تا موفق شوی. از مصائب و مشکلات، نگران و هراسان نشو. هیچ کاری بدون سعی و تلاش و بدون تحمل رنج و سختی به نتیجه نمی رسد. پس دل به دریا بزن و شروع به کار کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 240
ابر آذاري برآمد باد نوروزي وزيد ، وجه مي مي خواهم و مطرب که مي گويد رسيد شاهدان در جلوه و من شرمسار کيسه ام ، بار عشق و مفلسي صعب است مي بايد کشيد قحط جود است آبروي خود نمي بايد فروخت ، باده و گل از بهاي خرقه مي بايد خريد گوييا خواهد گشود از دولتم کاري که دوش ، من همي کردم دعا و صبح صادق مي دميد با لبي و صد هزاران خنده آمد گل به باغ ، از کريمي گوييا در گوشه اي بويي شنيد دامني گر چاک شد در عالم رندي چه باک ، جامه اي در نيک نامي نيز مي بايد دريد اين لطايف کز لب لعل تو من گفتم که گفت ، وين تطاول کز سر زلف تو من ديدم که ديد عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق ، گوشه گيران را ز آسايش طمع بايد بريد
تير عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد
،
اين قدر دانم که از شعر ترش خون مي چکيد
تعبیر:
غرور و آبروی خود را به خاطر منافع کوچک و بی ارزش از دست نده. به آنچه داری قناعت کن و بلندپرواز نباش. در راه دوستی صادق و محکم باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 142
دوستان دختر رز توبه ز مستوري کرد ، شد سوي محتسب و کار به دستوري کرد آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنيد ، تا نگويند حريفان که چرا دوري کرد مژدگاني بده اي دل که دگر مطرب عشق ، راه مستانه زد و چاره مخموري کرد نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود ، آن چه با خرقه زاهد مي انگوري کرد غنچه گلبن وصلم ز نسيمش بشکفت ، مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوري کرد
حافظ افتادگي از دست مده زان که حسود
،
عرض و مال و دل و دين در سر مغروري کرد
تعبیر:
بخت و اقبال مساعد با تو همراه است. از طعنه ی دشمنان نترس و به کار خود ایمان داشته باش. غرور و تکبر را رها کن که تو را از رسیدن به مقصود باز می دارد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 478
نوش کن جام شراب يک مني ، تا بدان بيخ غم از دل برکني دل گشاده دار چون جام شراب ، سر گرفته چند چون خم دني چون ز جام بيخودي رطلي کشي ، کم زني از خويشتن لاف مني سنگسان شو در قدم ني همچو آب ، جمله رنگ آميزي و تردامني دل به مي دربند تا مردانه وار ، گردن سالوس و تقوا بشکني
خيز و جهدي کن چو حافظ تا مگر
،
خويشتن در پاي معشوق افکني
تعبیر:
چرا بیهوده غم روزگار را می خوری؟ زندگی در گذر است و شادی ها و غم های آن نیز می گذرد و پایدار و باقی نخواهد ماند. انسان عاقل کسی است که از ریاکاران و دروغگویان بپرهیزد تا زندگی آرام و بی دردسری داشته باشد. غرور و تکبر را از خود دور کن و با خانواده ی خود، زندگی خوبی را بگذران.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 474
هواخواه توام جانا و مي دانم که مي داني ، که هم ناديده مي بيني و هم ننوشته مي خواني ملامتگو چه دريابد ميان عاشق و معشوق ، نبيند چشم نابينا خصوص اسرار پنهاني بيفشان زلف و صوفي را به پابازي و رقص آور ، که از هر رقعه دلقش هزاران بت بيفشاني گشاد کار مشتاقان در آن ابروي دلبند است ، خدا را يک نفس بنشين گره بگشا ز پيشاني ملک در سجده آدم زمين بوس تو نيت کرد ، که در حسن تو لطفي ديد بيش از حد انساني چراغ افروز چشم ما نسيم زلف جانان است ، مباد اين جمع را يا رب غم از باد پريشاني دريغا عيش شبگيري که در خواب سحر بگذشت ، نداني قدر وقت اي دل مگر وقتي که درماني ملول از همرهان بودن طريق کارداني نيست ، بکش دشواري منزل به ياد عهد آساني
خيال چنبر زلفش فريبت مي دهد حافظ
،
نگر تا حلقه اقبال ناممکن نجنباني
تعبیر:
فرصت ها و لحظات زندگی را مفت و مسلم از دست نده تا پشیمان و نادم نشوی. در روزگار راحتی و آسایش به فکر آینده و دوران سختی باش و عاقبت اندیشی کن. دیده ای حقیقت بین و آگاه لازم است تا ناگهان دچار لغزش و اشتباه نشوی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 429
ساقي بيا که شد قدح لاله پر ز مي ، طامات تا به چند و خرافات تا به کي بگذر ز کبر و ناز که ديده ست روزگار ، چين قباي قيصر و طرف کلاه کي هشيار شو که مرغ چمن مست گشت هان ، بيدار شو که خواب عدم در پي است هي خوش نازکانه مي چمي اي شاخ نوبهار ، کآشفتگي مبادت از آشوب باد دي بر مهر چرخ و شيوه او اعتماد نيست ، اي واي بر کسي که شد ايمن ز مکر وي فردا شراب کوثر و حور از براي ماست ، و امروز نيز ساقي مه روي و جام مي باد صبا ز عهد صبي ياد مي دهد ، جان دارويي که غم ببرد درده اي صبي حشمت مبين و سلطنت گل که بسپرد ، فراش باد هر ورقش را به زير پي درده به ياد حاتم طي جام يک مني ، تا نامه سياه بخيلان کنيم طي زان مي که داد حسن و لطافت به ارغوان ، بيرون فکند لطف مزاج از رخش به خوي مسند به باغ بر که به خدمت چو بندگان ، استاده است سرو و کمر بسته است ني
حافظ حديث سحرفريب خوشت رسيد
،
تا حد مصر و چين و به اطراف روم و ري
تعبیر:
زندگی فراز و نشیب بسیار دارد. بهتر است که قدر لحظات با ارزش عمر را بدانی و از آن به خوبی استفاده کنی. به قدرت و جلال خود، مغرور نباش. با دوستان و خانواده ی خود مهربان باش و غرور و خودپسندی را رها کن. دوران ناکامی هم مانند دوران خوش زندگی نا پایدار و فانی است. به خداوند ایمان داشته باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 121
هر آن کو خاطر مجموع و يار نازنين دارد ، سعادت همدم او گشت و دولت همنشين دارد حريم عشق را درگه بسي بالاتر از عقل است ، کسي آن آستان بوسد که جان در آستين دارد دهان تنگ شيرينش مگر ملک سليمان است ، که نقش خاتم لعلش جهان زير نگين دارد لب لعل و خط مشکين چو آنش هست و اينش هست ، بنازم دلبر خود را که حسنش آن و اين دارد به خواري منگر اي منعم ضعيفان و نحيفان را ، که صدر مجلس عشرت گداي رهنشين دارد چو بر روي زمين باشي توانايي غنيمت دان ، که دوران ناتواني ها بسي زير زمين دارد بلاگردان جان و تن دعاي مستمندان است ، که بيند خير از آن خرمن که ننگ از خوشه چين دارد صبا از عشق من رمزي بگو با آن شه خوبان ، که صد جمشيد و کيخسرو غلام کمترين دارد
و گر گويد نمي خواهم چو حافظ عاشق مفلس
،
بگوييدش که سلطاني گدايي همنشين دارد
تعبیر:
آن کسی می تواند راحت و آسوده زندگی کند که تکبر و ریا را از خود دور کند و دیگران را تحقیر نکند. زندگی فراز و نشیب های زیادی دارد. به دنبال هر راحتی، سختی و مشکلاتی به همراه است. باید عاقبت اندیش بوده و به فکر فردای خود باشی. با دوستان و آشنایان به مهربانی رفتار کن تا در سختی ها به تو کمک کنند.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 9 آذر 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 479
صبح است و ژاله مي چکد از ابر بهمني ، برگ صبوح ساز و بده جام يک مني در بحر مايي و مني افتاده ام بيار ، مي تا خلاص بخشدم از مايي و مني خون پياله خور که حلال است خون او ، در کار يار باش که کاريست کردني ساقي به دست باش که غم در کمين ماست ، مطرب نگاه دار همين ره که مي زني مي ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت ، خوش بگذران و بشنو از اين پير منحني
ساقي به بي نيازي رندان که مي بده
،
تا بشنوي ز صوت مغني هوالغني
تعبیر:
متکبر و خودپرست نباش. دوستانت را از خود نرنجان. روزگار به تندی سپری می شود. بهتر است به جای غم و شادی های زندگی، فکر کنی و با دوستان و خانواده، راحت و آسوده زندگی کنی.